پژوهشگاههای دولتی باید مدیریت پژوهش کنند/ متخصصین علوم انسانی باید وارد بدنه اجرایی و مدیریتی کشور شوند
پژوهشگاههای دولتی باید مدیریت پژوهش کنند/ متخصصین علوم انسانی باید وارد بدنه اجرایی و مدیریتی کشور شوند
26 آذر 1398 11:35
حمیدر ضا پیرمراد معاون توسعه مدیریت و منابع پژوهشگاه نیرو در نشست «مدیریت ترویج و کاربردیسازی پژوهشهای علوم انسانی»، که در روز یکشنبه 24 آذرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، بیان کرد: مهمترین مسئلهای که باید روی آن تأکید شود، این است که پژوهشگاههای دولتی جای خوبی برای انجام پژوهش نیستند، چراکه هزینههای بالایی دارند، اما در عین حال برای مدیریت پژوهش، مناسب هستند تا بتوانند ظرفیتهای پژوهش را حمایت کنند. در حال حاضر اساتید و دانشجویان زیادی وجود دارند که در حوزه علوم انسانی مشغول فعالیت هستند و پژوهشگاهها میتواند در یکپارچهسازی آنها تأثیرگذار باشند.
وی در خصوص فعالیتهای انجام شده در پژوهشگاه نیرو گفت: قوانین طوری طراحی شده که باید پژوهش انجام داد، اما با یک انرژی زیاد و جنگندگی بالا، موفق شدیم این کار را انجام دهیم. البته که در گذشته کارهای پژوهشی صورت میگرفت، اما مورد قبول صنعت قرار نمیگرفت، اما در حال حاضر بخش خصوصی، دانشگاه و حتی فرد را در پژوهشگاه نیرو حمایت میکنیم. حتی طرحهای کلانی داریم که با همکاری برخی از اندیشمندان علوم انسانی مانند نعمتالله فاضلی و آزاد ارمکی پیش میروند.
پیرمراد در ادامه افزود: البته که اجرای این طرحها نیز باید به همت همین افراد باشد. در حقیقت به عنوان یک پژوهشگاه باید کارهای تأمین مالی را انجام دهیم و به مدیریت بپردازیم، اما جاهایی که ریسک بالا وجود دارد و کسی حاضر نیست یک پژوهش را انجام دهد، وارد عمل شویم.
وی با اشاره به اینکه علوم انسانی از بدنه اجرایی و مدیریتی کشور دور شده است بیان کرد: این مسئله شاید علتهای تاریخی و فرهنگی داشته باشد که دانشآموزان، برای کنکور مدام رشتههای برق دانشگاه شریف و یا پزشکی تهران را انتخاب میکنند، اما چند راهکار برای ورود به حوزه عملیات در علوم انسانی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. اولین نکته اینکه آدمهایی را تربیت کنیم که مهارتهای مدیریتی داشته باشند و این آدمها به صحنه علم بروند. البته که زمانبر است و متأسفانه پژوهشگران علوم انسانی، غالباً تمایلی به کارهای اجرایی نشان نمیدهند. مثلاً یک نفر فلسفهخوانده علاقهمند مدیریت نمیشود. اما این راه قابل وصول است، اگرچه زمانبر است و نیازمندیم تا تغییر ذهنیت ایجاد شود.
پیرمراد تصریح کرد: دومین در این زنجیره علوم است که ابتدا علوم ذهنی و بعد علوم تجربی و سپس به مرحله عمل میرسیم، این علومی که داریم، از پایهایترین علوم، مانند فلسفه، باید جایشان در این زنجیره علم تا عمل پیدا شود که در این صورت قابل کاربرد میشوند. الآن میخواهیم اقتصاد اسلامی را داشته باشیم، اما چقدر روی مبانی فلسفی اقتصاد اسلامی کار کردهایم؟ حداقل ۱۰ سال طول میکشد که این کار را انجام دهیم، ولی آمدهایم و شکل و ظاهر را عوض کردهایم، یعنی ربا را تبدیل به مضاربه میکنیم و میگوییم که بانکداری اسلامی است. در حالی که بنده اشتراک مجلهای در انگلیس را دارم که ۲۰ سال است در مورد بانکداری اسلامی کار میکنند. البته کارشان فعلاً خروجی نداشته است، اما روی مبانی فلسفی کار میکنند و هدفمند پیش میروند و معتقدند که باید این کار منجر به عمل شود.
وی در ادامه افزود: بنابراین باید در زنجیره علم تا عمل، علوم محض تا کاربردی، عملیات هر کدام از این دانشها جای خود را پیدا کند و محصولی که از تحقیق ما حاصل میشود را به سطح بعدی بدهیم. در اینصورت است که تحقیقات علوم انسانی کاربردی میشود و میتوانیم این محصول را به مدیریت عملیاتی بدهیم.
پیرمراد تصریح کرد: راه سوم این است که آدمهایی که حوزه عملیات را پیش میبرند، اعم از مدیر و وزیر و ... ، اینها را در جریان گفتمان علوم انسانی بیندازیم و فهم علوم انسانی را در مدیران کشور یک سطح بالاتر ببریم و این را در نسل فعلی میتوانیم انجام دهیم. یکی از کارهای خوبی که در دانشگاه شریف صورت گرفت آوردن رشته مدیریت بود که تبدیل به گفتمان غالب همه مدیران مهندسی شد. لذا باید آدمهای علوم انسانی را به مدیریت ببریم و در زنجیره علم تا عمل جای خود را پیدا کنیم و دیگر اینکه گفتمان را طوری جریانسازی کنیم که فضای کشور اندک اندک، آماده شود تا نسل بعدی که میآید از این محصولات استفاده کند و تفکرات اقتصادی و اجتماعی را داشته باشد.
وی در ادامه افزود: این کارها مجموعا اثرگذار است، چه اینکه یک زمان در وزارت نیرو علوم انسانی تکفیر میشد اما کار به جایی رسیده که در دو سال قبل، مرکز مطالعات اجتماعی در وزارت نیرو شکل گرفت. البته اینکه این پروسه چقدر زمان میبرد تا خروجی بدهد مهم نیست، بلکه مهم این است که به این واسطه میتوانیم متخصصین این حوزه را به بدنه کار وارد کنیم و در پروسه تصمیمگیری، ناخودآگاه میبینید که بحثهای اجتماعی واقتصادی میتواند اثر خود را نشان دهد.