02 آبان 1402 14:31
به گزارش پایگاه خبری پژوهشگاه نیرو به نقل از پاون، وحید حمیتی واقف با اشاره به چالشهای صنعت فنبازار در صنعت برق تصریح كرد: آنچه تا کنون باعث کندی حرکت در این حوزه شده است، هرچه هست؛ قطعا ناتوانی فنی نیست و معتقدم چنانچه نکاتی که در فنبازار درباره رفع مشکلات توسعه فعالیتهای فناورانه توصیه و پیشنهاد میشوند به کار بسته شود، بیاثر کردن تحریمها با توان داخلی، اصلا دور از دسترس نیست.
آنچه در ادامه می خوانید مشروح مصاحبه با وحید حمیتی واقف، معاون مركز رشد پژوهشگاه نیرو و دبیرعلمی فن بازاردرارتباط با اثربخشی برگزاری نخستین جشنواره و فن بازار تخصصی صنعت برق ایران از سوی وزارت نیرو است.
در ارتباط با نخستین جشنواره و فن بازار تخصصی صنعت برق ایران بفرمایید ارزیابی شما از اثرات و بازخوردهای برگزاری این جشنواره در صنعت برق در جهت رشد با پیشرفت جهانی چگونه است؟
اجازه دهید ابتدا مقدمهای عرض کنم، یکی از مشکلات اصلی کشور، عدم شناسایی صحیح نیازهای صنعت از یک سو و عدم شناسایی توانمندیهای فناوران داخلی از سوی دیگر است. شاید جالب باشد که در راستای همین فنبازار و در حال حاضر که هنوز سه هفته تا شروع فنبازار فاصله داریم، یکی از شرکتهای دانشبنیان با من تماس گرفت و گفت محصولی را تولید كردهاند و معاونت علمی هم مطلع است؛ چرا یكی از این زیرمجموعه صنعت برق برای این موضوع اعلام نیاز کرده و گفته است تولید داخل ندارد! جالبتر اینکه آن محصول در لیست نیازهای راهبردی وزارت نیرو، چند ماه قبل به معاونت علمی هم اعلام شده است!
یعنی تا این اندازه عدم شناخت نسبت به توانایی داخلی وجود دارد. همین عدم شناخت، در حوزههای دیگر هم وجود دارد. بنده بارها از مدیران ارشد صنعت برق (و حتی سایر صنایع) شنیدهام که شرکتهای دانشبنیان، صوری هستند و آنچه ادعا میکنند با واقعیت آنها بسیار فاصله دارد. بارها از نزدیک دیدهام که محصولات خارجی به راحتی در صنعت نصب میشوند و محصولات ایرانی بعد از طی انواع تستها و بررسیها، اعتماد را جلب نمیکنند! بارها دیدهام در هنگام پرداخت هزینه به یک شرکت واسطهای واردکننده، به راحتی پرداختی انجام میشود، ولی برای شرکت فناور و دانش بنیان، گویی دست و دل به پرداخت نمیرود! و همه این موضوعات ناشی از همان عدم شناخت است.
به عنوان فردی که 20 سال به طور کامل در حوزه پژوهش و فناوری و مستقیما در حوزه رفع نیازهای صنعت کشور کار کردهام، عرض میکنم که این نگاه نادرست است. اگر کمی بخواهیم ریشهیابی مشکلات حوزه دانشبنیانها را انجام دهیم، در حوزه بیمه و مالیات و به ویژه عقد قرارداد نیز چنین نگرشی عملا وجود دارد؛ اگرچه به ظاهر نباشد.
در همین مدت راهاندازی مقدماتی فن بازار، چندین شرکت دانشبنیان تماس گرفتند و درباره عدم اجرای قانون جهش تولید دانشبنیان در موضوعات مالیاتی، بیمهای و ترک تشریفات عقد قرارداد و نیز کندی بالای اجرای قانون «ساخت بار اول» گلایه کردند. شرکتهای متعددی در مرکز رشد صنعت برق، در زمینه مشکلات با شرکت بیمه و تعطیل کردن مکرر و ناموجه کارگاهها گلایه داشتهاند. مشکل مهم اینجاست که بعضاً برخورد مدیران ناآگاه،بیمه، مالیات و ... به نحوی است که تصور میکنند «این نحوه برخورد صحیح بوده و حفظ بیتالمال است»، در حالی که این تصورنادرست است. چنین رویکردهایی اتفاقا دقیقا اتلاف بیتالمال است.
مورد بعدی اینكه «وقتی کاری انجام نمیشود، خوشحال و راضی باشیم» و «وقتی کاری (در حوزه دانشبنیان) انجام می شود، نهادهای نظارتی متعدد را داشته باشیم و به هر نحوی شده ایراد بگیریم و همه تلاشمان را کنیم تا آن را ناموفق جلوه دهیم»، دقیقا مصداق اتلاف بیت المال است. البته بخش مهمی از وضعیت فوقالذکر، ناشی از عدم شناخت کافی است.
با این مقدمه، در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم، در همین مدت کوتاه برگزاری فن بازار، در هر دو سوی «عرضه» و «تقاضا»، تحرک قابل توجهی قابل مشاهده است. اینکه امروز صنعت برق در کمتر از یک ماه موفق به شناسایی و عرضه بیش از 200 نیاز فناورانه و دریافت بیش از 600 محصول فناورانه شده است، بیانگر اثربخشی بالا و استقبال فوقالعاده از یک سو و ظرفیت عظیم صنعت برق برای ایجاد تحول در کشور از سوی دیگر است. قطعا در صورت توجه مناسب به این مشارکت بزرگ و سوق دادن آن به سمت و سوی صحیح، شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود. قطعا برگزاری این فنبازار، گام بلندی در راستای نزدیک شدن به افقهای جهانی است. مشروط بر آنکه ملزومات نتیجه بخشی و اثربخشی این کار فراهم شود.
ارزیابی شما درباره روند برگزاری نخستین دوره جشنواره و فنبازار تخصصی صنعت برق چیست؟ مشارکت چگونه بودهاست؟ در ارتباط با پنلهای تخصصی و ارائه مقاله هم توضیحاتی بفرمایید.
چنانچه در پاسخ به سوال قبلی عرض شد، تا این لحظه که هنوز سه هفته تا آغاز فنبازار باقی است، مشارکت بسیار گسترده بوده است. از نظر بنده، اگر فرصت بیشتری بود، شاید مشارکت چند برابری در هر دو سوی عرضه و تقاضا نیز متصور بود. به علاوه موضوعاتی از سوی مشارکت کنندگان مطرح میشود که نشاندهنده عمق توجه آنان است، بنا بر این فنبازار صنعت برق نه تنها از بعد کمی که از بعد کیفی نیز توسعه بسیار یافته است. به عنوان مثال، شرکتهای زیرمجموعه شرکتهای مادرتخصصی، ابتکارات و پیشنهادهایی را در خصوص استفاده بهتراز توانمندیهای متخصصان حاضر در این زیرمجموعهها را داشتهاند که بسیار ارزشمند هستند. متقابلا شرکتهای دانشبنیان نیز پیشنهادهایی برای استفاده هرچه بیشتر از توانمندیهای خود ارائه کردهاند که در صورت رسیدگی به آنها، انتظار گامهای بلندی را می توان در این حوزه داشت.
با توجه به تحریمها فنبازار تا چه میزان میتواند به نیاز صنعت برق پاسخ دهد؟
به عنوان یک متخصص فعال حوزه فناوری کشور، با اطمینان میگویم که کشور از نظر رفع غالب نیازهای امروز صنعت برق، کاملا خودکفاست و آنچه باعث عدم توفیق در این حوزه تاکنون شده است، هرچه هست قطعا ناتوانی فنی نیست. به زعم بنده، چنانچه نکاتی که در فنبازار درباره رفع مشکلات توسعه فعالیتهای فناورانه توصیه و پیشنهاد میشوند، به کار بسته شود، بی اثر کردن تحریم ها با توان داخلی، اصلا دور از دسترس نیست.
از نظر شما برگزاری این جشنواره و فن بازار تخصصی صنعت برق در راستای پیوند صنعت با دانشگاه چقدر مهم میتواند باشد؟
به عنوان یک عضو هیئت علمی، باید عرض کنم در حوزه دانشگاهی کشور در این سالها، دچار «توجه بیش از اندازه به تولید مقالات علمی» و «غفلت از نیازهای صنعت» شده است. یکی از اساسیترین علل این موضوع، آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی است. جالب است که در این آییننامه هیچ فعالیتی «واجب (وتویی)» نیست مگر چاپ مقاله! آنگاه به شرایط امروز میرسیم که صنعت نیازهایی دارد که بر روی زمین مانده و پژوهشگران در حال کار بر روی موضوعاتی هستند که اساسا نیاز امروز صنعت ما نیست. با این مقدمه، بدیهی است در صورتی که اولا آشنایی کافی با موضوعات و نیازهای صنعت برق برای اعضای دانشگاهی فراهم شود و ثانیا آن مقدمات قانونی اصلاح شود، قطعا ارتباط صنعت و دانشگاه تعمیق میشود و در این بین، نقش فن بازار بدین منظور بیبدیل است. در همین زمینه در این فن بازار، حضور پررنگ اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاهها برنامهریزی شده است.
چنانچه نكته دیگری است و در سوالات اشاره ای به آن نشده توضیحات تكمیلی را بفرمایید .
به عنوان یک نکته تکمیلی و مهم:
با توجه به تجربه 20 ساله خود در این حوزه، نکات زیر به نظرم میرسند:
اول؛ کشور نه از کمبود منابع مالی یا ضعف مدیریت بلکه در درجه نخست از «فرآیندهای بیمار» ضربه میخورد.
دوم؛ ما در فرآیندها، «سیستم» نداریم. یعنی «چیزی نداریم» که «به صورت خودکار» عمل کند و نیازی به هل دادن نداشته باشد! برعکس، فرآیندها طوری تنظیم شدهاند که فعالیتها را به کلی کند کرده و انگیزهها را به محاق میبرند.
سوم؛ جالب اینجاست که طراحان این فرآیندها، مدعی طراحی آنها در راستای دستیابی به حداکثر اطمینان از «حفظ بیت المال» انجام میدهند. به صورت علمی ثابت میشود که این دیدگاه (بهویژه در حوزه فناوری و دانش بنیانی) دقیقا به طور عکس، نتیجه میدهد. یعنی اگر بر فناوران سختگیری نشود (منظور سختگیری اداری است)، اتفاقا «حفظ بیت المال» بهتر صورت میگیرد.
چهارم؛ پیشنهاد میشود فرآیندهای عقد قراردادهای دانشبنیان به طور اساسی بازبینی شوند و از ظرفیتهای قوانین موجود در این حوزه، حداکثر بهرهبرداری انجام شود.
پنجم؛ بعد از فرآیندها، مشکل مهم بعدی، «عدم تشویق بهرهبرداران از فناوری» است. یعنی اگر مثلا مدیر نیروگاه از یک محصول معتبر خارجی استفاده کند و بعدا به دلیلی برای آن محصول مشکلی پیش آید، بابت آن مواخذه نمیشود، ولی اگر یک محصول ایرانی را به کار برد و مشکلی پیش آید، حتما مواخذه میشود! اگر هم مواخذه نشود، تشویق هم نمی شود! بدیهی است در این فضا، انگیزهای برای بهرهبرداری از محصول ایرانی وجود نخواهد داشت.
ششم؛ به طور مشابه، اگر یک همکار شاغل در صنعت نیز دلسوزی کند و مشکلی را حل کند و یا محصولی را بومی کند، دیده نمیشود و اساسا سیستم علاقهای به چنین فعالیتهایی ندارد و مکانیزمی نیز برای انگیزه بخشی ندارد. این موضوع بسیار مهمی است. در واقع صنعت، به جای آنکه از منابع ارزشمند انسانی خود استفاده کند و آنها را مورد تشویق قرار دهد تا هرچه بیشتر مشکلاتش را رفع کنند و آن را بهبود دهند، آنها را بیشتر آزرده میکند. بنده این گلایه را به کرات در این فنبازار (و قبل از آن) دیده و شنیدم. آنگاه با هزینهای چند برابری همان کار را با ظرفیت خارج از کشور انجام میدهد. اینکه قانون اجازه نمیدهد که دلیل نشد و مجددا مصداق همان اتلاف بیت المال است.
هفتم؛ قطعا تامین مالی نیز اهمیت بالایی دارد. چنانچه توجه ویژهای به اجرای قانون و تخصیص اعتبارات پیشبینی شده شود، بخش زیادی از مشکلات برطرف میشود. ضمن اینکه به نظر میرسد «تامین مالی مورد نیاز فنبازار صنعت برق»، در مقایسه با کل گردش مالی این صنعت، بسیار ناچیز باشد؛ ولی بسیار اثرگذار است.